Alice in Wonderland

May 31, 2010 at 1:08 pm (film)

 

Tim Burton…Hats Off For YOU

 

ps: tou bachegi  hamishe az shakhsiat-haaye alice mitarsidam bekhosous oun gorbeye naarenji…va in baa’es shod hichvaght in cartoon ro kaamel nabinam…vali in yeki SHAAHKAARE…bekhosous oun gorbe baa oun cheshaaye aabie tilei-sh va Johnny Depp ke in baar ham KOULAAK karde…

 

Permalink Leave a Comment

Phyllis Galembo, Photographer

May 31, 2010 at 12:08 pm (art)

 

Ps: Az vahmi ke elghaa mikonan ASLAN khosham nemiaad…vali belakhare dide honarie

Permalink Leave a Comment

4 Khordaad o Tajrobeyi jadid

May 29, 2010 at 12:46 pm (Personal Experience)

Khosh-haalam man ham jizve kasaani boudam ke 4 Khordaad 1389 be didan CONCERT-e aaghaaye Assar va Hejaazi raftam …AALI BOUD…va 2 sad chandaan az ghabl ehteraam baraashoun ghaa’el hastam

 

PS: raasti in ax-haa baa inke marbout be in concert nist…vali chon KHEILI chiz-haash shabih boud che range lebaaseshoun che hataa gitariste base-eshoun az va az ounjaai ke man hich axi az in concert peidaa nakardam hamin ghabli-haaro mizaaram…BAA POUZESH 🙂

Permalink Leave a Comment

داستان کوتاه “متشکرم” اثر آنتوان چخوف

May 21, 2010 at 3:14 pm (NICE TEXT, Storyُ, Uncategorized)

همين چند روز پيش، «يوليا واسيلي ‌‌‌‌اِونا » پرستار بچه‌‌‌هايم را به اتاقم دعوت كردم تا با او تسويه حساب كنم .

به او گفتم:بنشينيد«يوليا واسيلي ‌‌‌‌‌اِونا»! مي‌‌‌‌دانم كه دست و بالتان خالي است امّا رودربايستي داريد و آن را به زبان نمي‌‌‌آوريد. ببينيد، ما توافق كرديم كه ماهي سي‌‌‌روبل به شما بدهم اين طور نيست؟

چهل روبل .

نه من يادداشت كرده‌‌‌‌ام، من هميشه به پرستار بچه‌‌هايم سي روبل مي‌‌‌دهم. حالا به من توجه كنيد.

شما دو ماه براي من كار كرديد.

دو ماه و پنج روز

دقيقاً دو ماه، من يادداشت كرده‌‌‌ام. كه مي‌‌شود شصت روبل. البته بايد نُه تا يكشنبه از آن كسر كرد. همان طور كه مي‌‌‌‌‌دانيد يكشنبه‌‌‌ها مواظب «كوليا» نبوديد و براي قدم زدن بيرون مي‌‌رفتيد.

سه تعطيلي . . . «يوليا واسيلي ‌‌‌‌اونا» از خجالت سرخ شده بود و داشت با چين‌‌هاي لباسش بازي مي‌‌‌كرد ولي صدايش درنمي‌‌‌آمد.

سه تعطيلي، پس ما دوازده روبل را مي‌‌‌گذاريم كنار. «كوليا» چهار روز مريض بود آن روزها از او مراقبت نكرديد و فقط مواظب «وانيا» بوديد فقط «وانيا» و ديگر اين كه سه روز هم شما دندان درد داشتيد و همسرم به شما اجازه داد بعد از شام دور از بچه‌‌‌ها باشيد.

دوازده و هفت مي‌‌شود نوزده. تفريق كنيد. آن مرخصي‌‌‌ها ؛ آهان، چهل و يك‌ ‌روبل، درسته؟

چشم چپ «يوليا واسيلي ‌‌‌‌اِونا» قرمز و پر از اشك شده بود. چانه‌‌‌اش مي‌‌لرزيد. شروع كرد به سرفه كردن‌‌‌‌هاي عصبي. دماغش را پاك كرد و چيزي نگفت.

و بعد، نزديك سال نو شما يك فنجان و نعلبكي شكستيد. دو روبل كسر كنيد .

فنجان قديمي‌‌‌تر از اين حرف‌‌‌ها بود، ارثيه بود، امّا كاري به اين موضوع نداريم. قرار است به همه حساب‌‌‌‌ها رسيدگي كنيم.

موارد ديگر: بخاطر بي‌‌‌‌مبالاتي شما «كوليا » از يك درخت بالا رفت و كتش را پاره كرد. 10 تا كسر كنيد. همچنين بي‌‌‌‌توجهيتان

باعث شد كه كلفت خانه با كفش‌‌‌هاي «وانيا » فرار كند شما مي‌‌بايست چشم‌‌هايتان را خوب باز مي‌‌‌‌كرديد. براي اين كار مواجب خوبي مي‌‌‌گيريد.

پس پنج تا ديگر كم مي‌‌كنيم.

در دهم ژانويه 10 روبل از من گرفتيد…

« يوليا واسيلي ‌‌‌‌‌‌اِونا» نجواكنان گفت: من نگرفتم.

امّا من يادداشت كرده‌‌‌ام .

خيلي خوب شما، شايد …

از چهل ويك بيست و هفت تا برداريم، چهارده تا باقي مي‌‌‌ماند.

چشم‌‌‌هايش پر از اشك شده بود و بيني ظريف و زيبايش از عرق مي‌‌‌درخشيد. طفلك بيچاره !

من فقط مقدار كمي گرفتم .

در حالي كه صدايش مي‌‌‌لرزيد ادامه داد: من تنها سه روبل از همسرتان پول گرفتم . . . ! نه بيشتر.

ديدي حالا چطور شد؟ من اصلاً آن را از قلم انداخته بودم. سه تا از چهارده تا به كنار، مي‌‌‌كنه به عبارتي يازده تا، اين هم پول شما سه‌‌‌تا، سه‌‌‌تا، سه‌‌‌تا . . . يكي و يكي.

يازده روبل به او دادم با انگشتان لرزان آنرا گرفت و توي جيبش ريخت .

به آهستگي گفت: متشكّرم!

جا خوردم، در حالي كه سخت عصباني شده بودم شروع كردم به قدم زدن در طول و عرض اتاق.

پرسيدم: چرا گفتي متشكرم؟

به خاطر پول.

يعني تو متوجه نشدي دارم سرت كلاه مي‌‌گذارم؟ دارم پولت را مي‌‌‌خورم؟ تنها چيزي مي‌‌‌تواني بگويي اين است كه متشكّرم؟

در جاهاي ديگر همين مقدار هم ندادند.

آن‌‌ها به شما چيزي ندادند! خيلي خوب، تعجب هم ندارد. من داشتم به شما حقه مي‌‌زدم، يك حقه‌‌‌ي كثيف حالا من به شما هشتاد روبل مي‌‌‌‌دهم. همشان اين جا توي پاكت براي شما مرتب چيده شده.

ممكن است كسي اين قدر نادان باشد؟ چرا اعتراض نكرديد؟ چرا صدايتان در نيامد؟

ممكن است كسي توي دنيا اين قدر ضعيف باشد؟

لبخند تلخي به من زد كه يعني بله، ممكن است.

بخاطر بازي بي‌‌رحمانه‌‌‌اي كه با او كردم عذر خواستم و هشتاد روبلي را كه برايش خيلي غيرمنتظره بود پرداختم.

براي بار دوّم چند مرتبه مثل هميشه با ترس، گفت: متشكرم!

پس از رفتنش مبهوت ماندم و با خود فكر كردم:

در چنين دنيايي چقدر راحت مي‌‌شود زورگو بود…

Permalink 1 Comment

راهب و …

May 21, 2010 at 3:04 pm (NICE TEXT, Storyُ, Uncategorized)

راهبی در نزدیکی معبد زندگی می کرد . در خانه روبرویش , یک رو*سپی اقامت داشت !

راهب که می دید مردان زیادی به آن خانه رفت و آمد دارند ,تصمیم گرفت با او صحبت کند . زن را سرزنش کرد : تو بسیار گناهکاری . روز وشب به خدا بی احترامی می کنی . چرا دست از این کار نمی کشی ؟ چرا کمی به زندگی بعد از مرگت فکر نمی کنی …؟!

زن به شدت از گفته های راهب شرمنده شد و از صمیم قلب به درگاه خدا دعا کرد و بخشش خواست  و همچنین از خدا خواست که راه تازه ای برای امرار معاش به او نشان بدهد.اما راه ديگري براي امرار معاش پيدا نكرد ….

بعد از یک هفته گرسنگی , دوباره به رو*سپی گری پرداخت .اما هر بار که خود را به بیگانه ای تسلیم می کرد از درگاه خدا آمرزش می خواست …

راهب که از بی تفاوتی زن نسبت به اندرز او خشمگین شده بود فکر کرد : از حالا تا روز مرگ این گناهکار , می شمرم که چند مرد وارد آن خانه شده اند !!!

و از آن روز کار دیگری نکرد جز این که زندگی آن رو*سپی را زیر نظر بگیرد , هر مردی که وارد خانه می شد , راهب ریگی بر ریگ های دیگر می گذاشت .مدتی گذشت …

راهب دوباره رو*سپی را صدا زد و گفت : این کوه سنگ را می بینی ؟ هر کدام از این سنگها نماینده یکی از گناهان کبیره ای است که انجام داده ای , آن هم بعد از هشدار من . دوباره می گویم : مراقب اعمالت باش !

زن به لرزه افتاد , فهمید گناهانش چقدر انباشته شده است . به خانه برگشت , اشک پشیمانی ریخت و دعا کرد : پروردگارا, کی رحمت تو مرا از این زندگی مشقت بار آزاد می کند ؟

خداوند دعایش را پذیرفت . همان روز , فرشته ی مرگ ظاهر شد و جان او را گرفت . فرشته به دستور خدا , از خیابان عبور کرد و جان راهب را هم گرفت و با خود برد …

روح رو*سپی , بی درنگ به بهشت رفت . اما شیاطین , روح راهب را به دوزخ بردند !

در راه , راهب دید که بر رو*سپی چه گذشته و شِکوه کرد : خدایا , این عدالت توست ؟ من که تمام زندگی ام را در فقر و اخلاص گذرانده ام , به دوزخ می روم و آن رو*سپی که فقط گناه کرده , به بهشت می رود ؟!

یکی از فرشته ها پاسخ داد : ” تصمیمات خداوند همواره عادلانه است . تو فکر می کردی که عشق خدا فقط یعنی فضولی در رفتار دیگران . هنگامی که تو قلبت را سرشار از گناه فضولی می کردی , این زن روز وشب دعا می کرد . روح او , پس از گریستن , چنان سبک می شد که توانستیم او را تا بهشت بالا ببریم . اما آن ریگ ها چنان روح تو را سنگین کرده بودند که نتوانستیم تو را بالا ببریم !!! “

از کتاب : ” پدران .. فرزندان . نوه ها “

اثر : پائولو کوئلیو

Permalink Leave a Comment

Havaaye Sobgaahi va 14

May 10, 2010 at 8:02 am (NICE TEXT, poem moem, Uncategorized)

 

1-دلنوازان

ترانه:عبدالجبارکاکایی
ملودی:محسن یگانه
تنظیم:بهروز صفاریان

حال من دست خودم نیست , دیگه آروم نمیگیرم
دلم از کسی گرفته , که میخوام براش بمیرم
باز سرنوشتو انتهای آشنایی
باز لحظه های غم انگیز جدایی
باز لحظه های ناگزیر دل بریدن
بازم آخر راه و حس تلخ نرسیدن
پای دنیای تو موندم , مث عاشقای عالم
تا منو ببخشی آخر , تا دلت بسوزه کم کم
مث آیینه روبرومه , حس با تو بودن من
دارم از دست تو میرم , عاشقی کن منو نشکن
*******************************************************
2-دلواپسی

ترانه:محسن یگانه
ملودی:محسن یگانه
تنظیم:بهروز صفاریان

نعره های بی امونم , گوش آسمونو کر کرد
مگه فریادمو نشنید , که داره دیر میشه برگرد
آی به گوشش برسونید , کسی جز من نمیتونه
کوله بار غصه هاشو روی دوشش بکشونه
این همه پیغوم و پسغوم میفرستم که بدونه
داره دلواپسی دنیامو به آتیش میکشونه
این همه راهو نمیشه با غریبه ها سفر کرد
آی به گوشش برسونید که داره دیر میشه برگرد
من که جاشو پر نکردم شاید اصلا نمیدونه
آی به گوشش برسونید یکی اینجا نگرونه
نمیتونم بی تفاوت رو گذشته پا بذارم
اون که پاره ی تنم بود چه جوری تنها بذارم
**************************************************************

3- سزامه

ترانه :محسن یگانه
ملودی: برگرفته ازقطعه یونانی
تنظیم: بهروز صفاریان

این گریه نیست این سهمم از درده سهمه من از بغض نگاه تو
خواستم بیام اما دیگه دورم ؛ از تو و قلب بی گناه تو
خیلی پشیمونم حلالم کن با عشق تو بدجوری تا کردم
خیلی واسه جبرانشون دیره این حقمه خیلی خطا کردم
سزامه …این تنهایی سزامه… که تک تک لحظه هامو تنها سر کنم
سزامه… این تنهایی سزامه… که پیش چشم تو همه ی خاطراتمونو یکجا پر پر کنم
سزامه …
************************************************************
4-اتاق سوت و کور

ترانه:محسن یگانه
ملودی:محسن یگانه
تنظیم:شهاب اکبری

منم و دل شکستم که داره میمیره اینجا
هیچکسی دور و برم نیست چقدر دلگیره اینجا
منم و سکوت تلخی که نشسته تو وجودم
با تو ام  بی خبر از من , کاش منم مثل تو بودم
اتاق سوت و کور من از تو و از خاطرات تلخ  تو سیره
اگه نباشی قلب بیچارم توی تنهایی میمیره
حرفای تکراری من که دیگه باب دلت نیست
اما جز همین دل من , دلی بی تاب دلت نیست
اونقده دلشوره دارم که نمونده شور و حالی
کاش منم مثل تو بودم میزدم به بی خیالی
****************************************************
5-عذاب دوست داشتن

ترانه:عبدالجبار کاکایی
ملودی :بهروز صفاریان
تنظبم:بهروز صفاریان

بمون ولی به خاطر غرور خسته ام برو
برو ولی به خاطر دل شکسته ام بمون
تورو نفس کشیدمو به گریه با تو  ساختم
چه دیر عاشقت شدم چه دیرتر شناختم
تو با منی و بی توام ببین چه گریه آوره
سکوت کن , سکوت کن , سکوت حرف آخره
بمون که بی تو زندگی تقاص اشتباهمه
عذاب دوست داشتن تلافی گناهمه
ببین چه سر و بی صدام ببین چه صاف و ساده ام
گلی که دوست داشته ام به دست باد داده ام
بمون ولی به خاطر غرور خسته ام برو
برو ولی به خاطر دل شکسته ام بمون
به موندن تو عاشقم , به رفتن تو مبتلا
شکسته ام ولی برو , بریده ام ولی بیا
چه عاشقانه زیستم چه بی صدا گرسیتم
چه ساده با تو هستم و چه ساده بی تو نیستم

*********************************************************
6-چشامو بستم

ترانه:محسن یگانه
ملودی:برگرفته ازقطعه یونانی
تنظیم:بهروز صفاریان

من و تو یه عمری با هم بودیم کی جدا میدیده از هم ما رو
کی میونمون فاصله انداخت کیه که حل کنه این معما رو
از اون لحظه که دل به تو بستم از این که نباشی میترسیدم
به خودم میگفتم کاشکی میمردم اما این روزا رو نمیدیم
چشامو بستم تا نبینم  قلبت سهم کی داره میشه
چشاتو وا کن تا ببنی قبلم بی تو پاره میشه
بیا تماشا کن بی تو چیزی از دلم نمیمونه
واسه تو که قلبت از سنگه دل کندن ازم چه آسونه
*************************************************************
7—غافل

ترانه:محسن یگانه
ملودی:محسن یگانه
تنظیم:شهاب اکبری

من غافل از اینکه از چشماش افتاده بودم
فکر میکردم دنیا رو تو چشم من میبینه
فکر میکردم اگه یه روزی پیشش نباشم
تا آخر عمرش منتظر من میشینه
فکر میکردم دستای سردش با دست من گرم میگیره
فکر میکردم اگه نباشم تو نبودنم میمیره
فکر میکردم…
فکر میکردم دستی که تو دستمه تا همیشه تا ابد مال منه
فکر میکردم چشم بی گناه اون عین بوی سایه دنبال منه
کاش میشد خودش رو میذاشت جای من
مثل من دل میسوزوند برای من
کاش میدونست که دلم تنگ میشه
بغض من توی گلو سنگ میشه
***********************************************************
8- بعد رفتنت

ترانه:محسن یگانه
ملودی:محسن یگانه
تنظیم :بهروز صفاریان

 

بعد رفتنت عزیزم بس که تنهایی کشیدم
قامتم خمیده از بس, عشقتو به دوش کشیدم
تو غم بی همزبونی هی میکشتم لحظه هامو
روی برگه های شعرم خالی کردم عقده هامو
خاطرت جمع هرجا باشی توی غربت یه کسی هست
خاطراتت زندگیشه اون غریبه خاطرت هست
اون که تو هفت آسمونش یه ستاره هم نداره
اون دلم که دلخوشیشه , گل من کسی رو داره
مثل دیگرون نبودم سر راهتو نبستم
میدونستم نمیایی چشم به جاده ها نشستم
خاطرت جمع تو دل من , تو حسابت پاک پاکه
این خطای دل من بود , اون که افتاده به خاکت
تو روزایی که نبودی نمیدونی چی کشیدم
صبح تا شب زخم زبون از هر غریبه ای شنیدم
گل من سرت سلامت تو که خوش باشی غمم نیست
این همیشه آرزومه پس دلیل ماتمم نیست
دیگه از گریه گذشته به جنون کشیده کارم
تو که خوشبختی عزیزم , دیگه غصه ای ندارم
*************************************************
9- اقرار

ترانه: فوژان برقیان
ملودی:امیر قنادی
تنظیم:ارش قنادی

نمیترسم که بگم , آره عاشق تو ام
دارم اقرار  میکنم نه فقط تو به خودم
تازه چند روزیه که تو خیال من میای
بذار منخواب ببینم که تو هم منو میخوای
به دلم افتاده تعبیر خواب من میشی
یکی از همین روزا پامو به روبات میکشی
به دلم افتاده به داد دستام میرسی
واسه گذشتن از هرچی که دارم تو بسی
یکی دو روزه گریه بهونه ی چشامه
تورو خواستن و نداشتن یه عذابه که باهامه
توی  این شبای بی تو نگاتو کم میارم
حدس بزن از اینترانه که چه حسی به تو دارم
*******************************************************
10-کوه

ترانه:مونا برزوئی
ملودی:مهدی یراحی
تنظیم:مهدی یراحی

من این پایین نشستم سرد و بی روح
تو داری میرسی به قله ی کوه
داری هرلحظه از من دور میشی
داری دل میکنی مجبور میشی
تا مه راهو نپوشونده نگام کن
اگه رو قله سردت شد صدام کن
یه رنگ مرده از رنگین کمونم
من این پایین نمیتونم بمونم
خودم گفتم که تلخه روزگارت
منو بیرون بریز از کوله بارت
دلم میمرد و راه بغض و سد کرد
به خاطر خودت دستاتو رد کرد
برو بالاتر از اینی که هستی
تو بغض هردوتامونو شکستی
با چشم تر اگه تو مه بشینی
کسی شاید شبیه من ببینی
منم اون که تورو داده به مهتاب
کسی که روتو میپوشونه تو خواب
کسی که واسه دنیای تو کم نیست
میخوام یادم نره دست خودم نیست
*************************************************

11- مرگ برگ

ترانه:رضا صادقی
ملودی:رضا صادقی
تنظیم:شهاب اکبری

از نبودنت میترسم وقتی تونگام نشستی
آخه تو شدی تمام رگ و پوست و هرچی هستی
آخه حس رفتن تو به من حس مرگو میده
تو برو غمت نباشه آخه مرگه یه برگو کی دیده
به جون هرچی ستارس میخوامت هرلحظه هربار
اما تو هستی و نیستی اینه راه رسم اجبار
بی تو زندگیم چه سرده قصه هام قصه ی درده
تک درخته سبزه عشقم بی تو بی روحه و زرده
نیستی ببینی غرور سردمو شکسته غصه
خلوت دردمو  نیستی ببینی بی تب و تابمو
نیستی ببینی سنگ صبورمو
رفتی وتنها , چه سوت و کورمو
نیستی ببینی از خودمم دورم
شیطنت های نگاهت وقتی میشه آیینه ی دق
بگو کی رسید به داده دل بی قرار عاشق
هرکی و هرکسی هستی رفتی تو عمق وجودم
دارم از عشقت میسوزم کاشکی عاشقت نبودم
***********************************************
12-تنها نرو(ریمیکس)

ترانه:روزبه بمانی
ملودی:مهدی راحی
تنظیم:بهروز صفاریان

تنها نرو این راه رفتن نیست
دنیای تو چیزی به جز من نیست
از خودت چیزی نمیدونی
تنها نرو تنها نمیتونی
من حال این روزاتو میدونم
چیزی نگو چشماتو میخونم
اینجا که تا وقتی نفس داره
چشماشو از تو برنمیداره
میری که با فکر تو تنهاشم
میری که همدرد خودم باشم
تو آخر راهو نمیدونی
تنها نرو تنها نمیتونی
دستامو با احساس تو بستم
من بی نایت با تو همدستم
تاجاده میره سمت بیراهه
گم کن منو این آخرین راهه

13- انتظار

ترانه:روزبه بمانی
ملودی:محمدرضاچراغعلی
تنظیم:محمد رضا چراغعلی

بی تو بی هم قطار میمیرم
من از این انتظار میمیرم
منو از روز رفتنت کشتی
برنگردی دوبار میمیرم
همه ی سال بی تو یک روزه
من به روزای هفته بدبینم
حالم از بعد رفتنت خوش نیست
همه روزهارو جمعه میبینم
مث پروانه ای که تو پیله ست
دلم از این همه قفس خونه
جز تو که روزگارمو دیدی
دیگه کی حال ما رو میدونه
من …من دارم از تب تو میسوزم
دل دریا رو آب کن برگرد
زندگی انتظارته هرروز
زندگیمو رها کن از این درد

 

PS: in post ro neveshtam ke yaadambemoune in rouz-haa tou in havaaye sobh mogheye piaaderavi-e har rouz CHEGHADR behem chasbide…harchand man Kard-haaye ALi Lohrasbi ro VAAGHAN doust daaram

Permalink 2 Comments

In Gorouh-e 15

May 10, 2010 at 6:17 am (Daily life, funny, Iran, Personal Experience)

“Tehran SHANBE va YEKSHANBE tatil shod”

Nemidounam cheraa in titre rouzname Jam-e-Jam man ro yaade in cartoon-e Walt Disney andaakht…

Albate hameye in-haaro goftam ke begam:

  1. Daftare maa harchi ke hast DOLATI mahsoub nemishe…Harchand bemoghash KHOSOUSI ham behesaabemoun nemiaaran 🙂 HEHE
  2. “Raise arshad” man ro yaade “Mr. Ebenezer Scrooge” dar in cartoon endaakht…chon taa behesh goftim :”Maa ke shanbe , yekshanbe tatil nistim!!!” dar kamaale TA’AJOB va NAABAAVARI dar haali ke abrou-haash taa farghe saresh baalaa borde boud GOFT :”NAAAAAAAAA…baa in ozaa tatili yani chi!!!”

🙂 HEHE…


Permalink Leave a Comment

Bahaaro Aadam Shekamou-haa

May 10, 2010 at 4:45 am (Daily life, funny, Iran, Personal Experience, Uncategorized)

In rouz-haa in derakh-haaye TOUT ham mozalian baraaye khodeshoun…bekhosous vaghti bebini chandtaa az hamkaar-haaye rish sefidet beheshoun AAVIZOUN hastan taa chantaa tout bekanan…ounam che tour-haaye behdaashti :)) HEHE

Permalink Leave a Comment